به گزارش می متالز، هر چند که ترامپ به دنبال همراهسازی کشورهای اروپایی برای خروج از برجام است، اما تاکنون هیچ یک از کشورها حاضر به خروج از این توافقنامه نشدند. اما مسالهای که مطرح است، واکنش و عکسالعمل شرکتهای خارجی با تهدیدهای آمریکا است. بر این اساس، باید دید خروج آمریکا از برجام چه آثاری در اقتصاد ایران خواهد داشت.
البته مهدی کرباسیان، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت معتقد است که «شرایط تحریم و فشارهای اقتصادی پیش روی کشور وجود دارد، جدید نیست و اقتصاد ایران سالهاست با این شرایط روبهرو است. در هر دوره نیز در مقابل تحریمها راهکاری اندیشیده شده است.» اما به باور وی، «در شرایط فعلی باید وحدت داخلی داشته باشیم، دعواهای جناحی را کنار بگذاریم، روسای قوا به یکدیگر نزدیک شوند و دقت کنیم که اولین و مهمترین مساله، توطئههایی است که براساس تحریم ایجاد میشود.» آنچه در ادامه میخوانید، بخشهایی از گفتوگو با مهدی کرباسیان، معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت با خبرنگاران را میخوانید.
من بحث را اینگونه شروع میکنم که تحریم و فشار اقتصادیای که پیش روی کشور وجود دارد، جدید نیست و در حقیقت از ابتدای پیروزی انقلاب این شرایط وجود داشته است؛ البته در زمانهای مختلف این وضعیت نوسان دارد.
نکتهای که در حال حاضر وجود دارد، این است که نسبت به گذشته پیشبینی میشود که فشارها تشدید شود. البته مسوولان در دورانهای مختلف راهکارهایی برای اینکه کشور بتواند از نظر اقتصادی پیشرفت کند، در نظر گرفته و حرکت کردهاند. من مطمئنم اگر ما وحدت داخلی را داشته باشیم، دعواهای جناحی را کنار بگذاریم، روسای قوا به یکدیگر نزدیک شوند و دقت کنیم که اولین و مهمترین مساله، توطئههایی است که براساس تحریم ایجاد میشود، میتوانیم مشکلات را کاهش دهیم. در عین حال، واقعیت را باید بپذیریم که تحریمها به طور قطع بر اقتصاد ما بیاثر نیست و باید برای آن راهکار پیدا کنیم. مانند فردی که بیمار است و اگر ما به او بگوییم بیماری نداری، اشتباه است. ما باید راهکار درمان بیماری را پیدا کنیم تا بهبود حاصل شود.
من این بخش از صحبت خود را با یک خاطره شروع میکنم. طی سالهای 1362 و 1363، ما هم با جنگ مواجه بودیم و هم بنادرمان را از دست داده بودیم، بنادر اصلی مثل خرمشهر و آبادان. در بند امام(ره) تردد به خوبی انجام نمیشد، زیرا عراق در ورودی بندر بود و با موشک میزد، در نتیجه با حمایت نیروهای هوایی و دریایی باید تردد صورت میگرفت. در نتیجه ما فقط بندرعباس را داشتیم.
من در آن زمان معاون وزیر راه بودم. به خاطر دارم بحثی پیش آمد که تنگه هرمز بسته شود. همان موقع نیز بیش از 30، 40 کشتی از کالاهای اساسی مثل برنج و اقلام خوراکی تا کالاهای صنعتی و مواد اولیه کارخانهها بود. در آن مقطع ما یک گزارشی به نخستوزیر دادیم و ایشان به سران قوا ارائه دادند و تصمیمات ویژهای گرفته شد. برای مثال، ما تصمیم گرفتیم که در ترکیه یک بندر را اجاره کنیم و بعضی از کشتیها را به آنجا فرستادیم. کامیون هم در کشور کم بود و کامیونهای ترک از بنادر ترکیه تا داخل کشور میآمدند. حتی به خاطردارم در چند ماه اول تا مرکز کشور نیز میآمدند. درست است تبعات اجتماعی داشت، اما بعدا حل شد.
من میخواهم بگویم بنا به مقاطع مختلف تصمیماتی گرفته شد و آن مقطع نیز یک چنین بحرانی را داشتیم. ایران در دوره سازندگی یک شرایطی داشت. در دولت اصلاحات نیز اتفاقاتی افتاد. در دولت دهم نیز تحریم شدیم. تفاوتی که این دورانها با یکدیگر داشت، این بود که در دولت دهم گفته میشد که مصوبات کاغذپاره است و خود ما در تحریمها پیشتاز شدیم.
من اعتقاد دارم ما الان 45 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داریم و ابزارهای خوبی نیز برای مذاکره روی میز است. با توجه به جایگاه و اقتدار ایران در منطقه، باب مذاکره هم باب قدرتمندی است، ولی اینکه چگونه میشود از شرایط استفاده کرد، جزو مسایلی است که سیاسیون و دولت و حاکمیت باید منافع ملی را در نظر بگیرند. ولی از نظر داخلی من اعتقاد دارم که وضعیت کشور خیلی قدرتمندتر از گذشته است.
اینطور نیست که مشکلی وجود نداشته باشد. من گفتم مشکلات کمتر است. ببینید ما اصلا کشور بستهای نیستیم و باید در صادرات، واردات، تولید و فناوری و منابع مالی در جهت توسعه کشور حرکت کنیم. در حال حاضر کشور ما نرخ بیکاری بالا دارد. البته خوشبختانه توانستیم تورم را کنترل کنیم، ولی باید بپذیریم برای ایجاد اشتغال، توسعه و دستیابی به نرخهای هدفگذاری شده در سند چشمانداز، نیازهای مالی داریم. از سوی دیگر، باید قبول کنیم در دنیا جابهجاییها وجود دارد. ما امکان صادرات و تولید داریم، ولی برای جابهجایی پول به سیستم بانکی بینالمللی باید وصل شویم و این جزو ظرافتهای ماجراست.
واقعیتی که وجود دارد، این است که در همه کشورها به خصوص کشورهای پیشرفته دنیا با هر تصمیمی یکسری موافق و مخالف وجود دارد. برای مثال، در رابطه با تصمیماتی که دولت آلمان برای حمایت از برجام میگیرد، بعضی از گروههای سیاسی در درون این کشور اعتقاد دارند منافع آلمان در این است که با منافع آمریکا نزدیکتر باشد. بالاخره احزاب مخالف وجود دارد. در کشور ما نیز به دلیل دیدگاههای مختلفی که وجود دارد، همه میتوانند نظرات مخالف و موافق را در همه موارد مثل این موضوع داشته باشند. ولی به نظر میرسد که دوستان ما و همه کسانی که دلسوز کشور هستند، باید واقعبینانهتر مسایل را ببینند.
من مثالی میزنم. در حوزه اینترنت و فضای مجازی نکاتی این روزها در خبرها، فیلمها و رسانهها مطرح میشود. شرایط کنونی اینگونه است که دیگر اطلاعات به صورت خیلی سری و جهانی نیست. اگر هم اطلاعاتی منتشر نمیشود، شاید مصالحی وجود دارد. در نتیجه ما چه در FATF ورود کنیم و چه ورود نکنیم، اطلاعات ما را دنیا دارد.
خاطرهای تعریف میکنم. من چند سال رییسکل گمرک بودم. به خاطر دارم در یک مقطعی تیمی گذاشتم که گزارش دقیقتری از قاچاق کالای کشور تهیه کند. ما آماری در داخل کشور گرفتیم که واردات ما از دوبی چقدر است و یک رقمی حاصل شد. من در آن دوره ملاقاتی با رییس گمرک دوبی داشتم و آمار صادرات دوبی به ایران را از مسیرهای مختلف گرفتم. یکی مسیر مستقیم ما بود که کالا از طریق سیستم گمرکی وارد میشد. یکی هم سیستم قاچاق لنچی بود و یکی هم مسیری بود که کالا به ترکیه میرفت و از مسیر کردستان عراق وارد میشد. آماری که آنها داشتند، سه برابر رقمی بود که ما در گمرک حساب کرده بودیم که واردات از دوبی داریم.
این نشاندهنده این است که دنیا اطلاعات را دارد. من معتقدم باید حفاظت خود را از مسیرهای درست داشته باشیم و نباید از FATF بترسیم.
من اعتقاد دارم حوزه معدن و صنایع معدنی کمترین فشار تحریم روی آن وارد خواهد شد، چون مواداولیه این بخش داخلی است و خوشبختانه در مرحلهای قرار گرفتیم که تولید داخلی روی پای خود است.
همه صنایع ما به تجهیزات و امکانات نیاز دارند، ولی من معتقدم حوزه معدن و صنایع معدنی نسبت به حوزههای دیگر مشکل کمتری دارد. برای مثال، حوزه معدن اصلا قابل قیاس با حوزه خودرو نیست و ضربهپذیری بیشتری دارد. ولی معدن و صنایع معدنی کمترین ضربهپذیری را خواهند داشت.
توان صادراتی کشور در حوزه معدن و صنایع معدنی بسیار خوب است. 20 درصد صادرات غیرنفتی در سال 1396 مربوط به حوزه معدن و صنایع معدنی بوده است. این عدد بسیار بزرگ است، به خصوص زمانی که شما نقش معدن و صنایع معدنی را در تولید ناخالص داخلی حساب کنید، میبینید حدود 5 تا 6 درصد است. البته این سهم جای رشد دارد. در همین یکی، دو ماه اول سال 1397 هم تولید ما بهتر بوده و هم صادرات بهتر بوده است. اما در صورتی که سیستم بانکی نتواند نسبت به جابهجایی پول اقدام کند یا اروپاییها نیز همراهی نکنند، ما مشکل پیدا میکنیم. زیرا بازارهای جدیدی که ظرف یکی، دو سال گذشته بعد از برجام در حوزه صنایع معدنی به دست آمد، بخشی به بازارهای اروپا و حتی تا بازار کانادا بازمیگردد و این بازارها اگر محدود شوند، مشکل ایجاد خواهد شد.
خوشبختانه در وزارت صنعت، معدن و تجارت و ایمیدرو کمیته ویژهای برای این مسایل تشکیل دادیم و به طور روزانه مسایل پیگیری میشود. در کل به نظر میرسد بحرانهای سختی را کشور در دورانهای مختلف پشت سر گذاشته و اگر همدلی و وحدت داخلی وجود داشته باشد و سرعت تصمیمگیری به موقع داشته باشیم، میتوانیم از این شرایط عبور کنیم.
ببینید، اینکه معدن بتواند جای نفت را بگیرد، من بهعنوان یک کارشناس نمیپسندم، چون نفت، گاز، سنگآهن، زغالسنگ و طلا جزو معدن هستند. و بهرهبرداری از آن به طور قطع باید مثبت باشد. اما نکتهای که وجود دارد، این است که در حوزه معدن باید فعال عمل کرد تا در تولید ناخالص ملی وابستگی به نفت کمتر شود و بتوانیم تنوع محصول داشته باشیم.
در سال 1396 حدود 45 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی بود و 20 درصد و نزدیک به 9 میلیارد دلار به معدن و صنایع معدنی مربوط میشود. این نشان میدهد که در این مسیر اقتصاد کشور قرار گرفته است.
همانطور که میدانید، در سالهای 1390 و 1391 صادرات در حوزه فولاد حدود یک میلیون تن بوده و حتی در سالهای قبل از آن، 1388 یا 1389 نزدیک به 6 میلیون تن واردات فولاد داشتیم. در صورتی که در سال 1396 واردات کمتر از 2 میلیون تن و تنها اقلام خاص فولادی بوده که در داخل کشور قابل تولید نبوده است و حدود 9 میلیون تن صادرات داشتیم. در سال 1392 صادرات سنگآهن به صورت خام 23 میلیون تن بود که در سال 1396 حدود 18 میلیون تن بود و 5 میلیون تن آن کنستانتره بوده است. یعنی فراوری شده بوده است. ما در سال 1396 صادرکننده آهن اسفنجی بودیم. این نشان میدهد که کشور در مسیر خوبی حرکت میکند. با توجهی که سازمان ایمیدرو در چند سال گذشته به حوزه اکتشاف داشت، پیشبینی آینده روشنی برای کشور داریم.
یک واقعیت وجود دارد و اینکه یک میلیون و 600 هزار کیلومتر وسعت کشور است و میزانی که اکتشاف در کشور شده است، اکثر معادن روباز است که تازه آن هم کامل نشده است. 250 هزار کیلومتر را ما انجام دادهایم و هنوز جای کار وسیع وجود دارد. همچنین معادن عمیق و زیرزمینی، جزو معادنی است که اصلا در کشور روی آنها کار نشده است. ما فقط دو حفاری در فلات مرکزی انجام دادیم که به بیش از 2 میلیارد تن ذخیره سنگآهن رسیدیم و باید الان کار کنیم. اینها نشان میدهد کشور پتانسیلهای وسیعی دارد تا تعادل بین درآمد نفت و گاز و معدن برقرار شود.
بعد از برجام چند اتفاق افتاد. نخست اینکه شرکتهای بزرگ معدنی و صنایع معدنی به ایران آمدند. صادرات ما به دنیا و اروپا شروع شد و در کنار آن، نکته بسیار مهم، تکنولوژی بود. ما در بعضی از حوزهها نمیتوانستیم پروژه اجرا کنیم، برای مثال در حوزه تیتانیوم سالها این پروژه خوابیده بود، اما ما به راه انداختیم. در بخشهای دیگر نیز همین شرایط را داشتیم. در رابطه با مسایل مالی نیز در اقلام کمتر از 100 میلیون یورو یا 150 میلیون یورو پروژههای خوبی اجرا شد؛ حالا یا با تامین مالی، یا فاینانس یا سرمایهگذاری مشترک. اما متاسفانه بعد از تغییر دولت در آمریکا، دولت جدید این کشور و جمهوریخواهان شروع به تهدید بانکها و بیمههای اروپایی کردند، بنابراین واقعیت این است که بعضی از سرمایهگذاریها در مراحل کند پیش رفت.
حتی اگر به خاطر داشته باشید، در سفر رییسجمهور به اروپا، ایمیدرو قراردادی را با شرکتهای ایتالیایی در حد چند میلیارد دلار نوشت. ما شرکت مشترک تشکیل دادیم و براساس همان، پروژههایی تعریف شد، ولی کند پیشرفت. دلیل آن هم این بود که سیستم بانکی اروپا همراهیای که باید میداشت، نداشت، ولی در پروژههای کوچک یا متوسط کارهایی صورت گرفت.
در کل در سال 1396 نزدیک به 2 میلیارد دلار پروژههای ایمیدرو افتتاح شد و پیشبینی ما این است که در سال 1397 این رقم به حدود 6 میلیارد دلار خواهد رسید. در حال حاضر همه پروژههای نیمهتمام در حال راهاندازی و افتتاح است و پروژههای جدید نیز طبق زمانبندی پیش میرود. ما امیدواریم در سال 1397 پروژههای بزرگ و خوبی مانند کنستانتره 5 میلیون تنی سنگان و 2.5 میلیون تنی گندله سنگان افتتاح شود. امیدواریم پروژه 6 هزار تنی شمش آلومنیوم جاجرم تا مهرماه به بهرهبرداری برسد. چند کارخانه مس نیز وجود دارد که برای شرکتهای خارج از ایمیدرو است و امسال به بهرهبرداری خواهد رسید. اولین فولادسازی ما از هفت طرح فولادی در اواخر امسال در سپیددشت به بهرهبرداری خواهد رسید. بههرصورت پروژههای خوبی وجود دارد.
به نظر من نکته بسیار مهمی که وجود دارد، این است که چقدر اروپا میتواند روی قولهای خود بایستد. خوشبختانه مذاکرات خوبی با 1+4 صورت گرفته است، بنابراین پیشبینی ما این است که بتوانند نتایج خوبی بهدست آورند. اگر اروپا روی حرفهای خود بایستد، به نظر میرسد شرکتهای بزرگ چند ملیتی که منافع اصلیشان در درون آمریکا و با آمریکا باشد، با ایران کار نخواهند کرد، چون تنبیههایی که خزانهداری آمریکا برای این شرکتها قرار داده، موجب میشود که ریسک را نپذیرند. ولی شرکتها و بانکهای متوسط و بانکهایی که مستقل هستند و منافع مشترک با آمریکا نداشته باشند، به طور قطع میتوانند با ایران کار کنند. این به نظر من کافی است. یعنی ایران میتواند حرکت خود را با قوت ادامه دهد.
ظرف هفتههای گذشته یکی از شرکتهای ما برای وسایل اصلی تولید خود توانست به جای شرکت بزرگ بینالمللی آلمانی که گفته بود با ایران کار نمیکند، شرکت مناسب دیگری را جایگزین کردند.